مصاحبه رئیس اندیشکده زیست پذیری شهری با روزنامه پیام ما، درخصوص مدیریت سیلاب
یکی از موضوعاتی که در گفتوگوهای قبلی همواره شما روی آن تاکید داشتید، لزوم پرهیز از تجاوز به حریم و بستر رودخانهها برای مدیریت بهتر سیلابها است. به نظر شما چرا این اتفاق نیفتاده و هربار ما شاهدیم با وقوع سیل خسارتهای جانی و مالی فراوان به مردم وارد میشود؟
یکی از اقدامات مهم در سازگاری با پدیده طبیعی سیل و مدیریت ریسک خطرات احتمالی ناشی از آن برای جان و داراییهای مردم، رعایت آئیننامه بستر و حریم رودخانهها است که ذیل قانون توزیع عادلانه آب تنظیم و به دستگاههای اجرایی ابلاغ شده است. اما بنا به دلایل مختلفی این موضوع با چشمانداز خود فاصله بسیاری دارد. به نحوی که طی نیم قرن گذشته با وجود بهرهمندی بیشتر از فناوری و مدرن شدن فعالیتها در همه پهنههای سرزمینی کشور، با افزایش تصاعدی خسارتهای جانی و مالی ناشی از پدیده مکرر سیل در سراسر کشور مواجه هستیم. به عنوان مثال متاخر میتوان به سیل رودخانه کن در تاریخ ۶ مرداد امسال در محل امامزاده داوود اشاره کرد. طی ۱۰۰ سال گذشته در تاریخ سیلهای رودخانه کن، بیش از ۴ بار خسارتهای درخور توجه ناشی از پدیده سیل در محل امامزاده داوود را شاهد بودهایم. دلیل این تکرار حوادث ناگوار این است که صحن امامزاده و بازارچه بالادست آن در بستر فعال رودخانه کن ساخته شده است. به نحوی که با ایجاد کالورتی با طول زیاد روی رودخانه، صحن امامزاده روی آن ساخته شده و بازارچه نیز به صورت مسقف در بلافصل بالادست صحن امامزاده شکل گرفته است. به دلیل ماهیت سیل واریزهای رودخانه کن، انسداد آبراهه اصلی رودخانه برای عبور جریان واریزهای باعث خروج جریان سیل و جریان واریزه وارد صحن امامزاده شده و در نهایت با شکست کالورت و تخریب زیاد در سازههای ساخته شده روی رودخانه مواجه هستیم.
در واقع دستکم درباره سیل امامزاده داوود یک بار دیگر تاریخ تکرار شده است.
بله! در سیل سال ۱۳۳۳ امامزاده داوود (که دقیقا در تاریخ ۶ مرداد روی داده است) آنگونه که ثبت شده بیش از ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ تلفات جانی داشتهایم که مکانیزم تخریب امامزاده و خسارت جانی زوار دقیقا همان فرایندی است که در سطور بالا تشریح شد. در تاریخ ششم مرداد امسال نیز بارندگی با دوره بازگشت بین ۵۰ تا ۱۰۰ سال (رگباری به میزان ۳۲ میلیمتر طی ۳۸ دقیقه) در ساعتی پس از نیمه شب روی داده است. مجددا انسداد رودخانه باعث تکرار فرآیند فوقالذکر و شکست سقف کالورت در نقاط مختلف از جمله صحن امامزاده و بخشی از بازارچه شده و خسارات سنگین مالی را رقم زده است که به دلیل بالا بودن تعداد مفقودیها، احتمال از دست دادن جان تعدادی از زوار یا ساکنین مغازهها وجود دارد. به دلیل تکرار مکرر این موضوع بارها اهمیت جابجایی صحن و جانمایی آن در محلی خارج از بستر رودخانه گوشزد شده بود. اما به دلیل سهلانگاری و عدم توجه به منافع جمعی نسبت به منافع فردی کسب و کار محلی، این حادثه کماکان تکرار شده و آسیبهای جدی به بار میآورد.
به نظر شما دلیل این سطح از بیتوجهی به هشدارها ریشه در چه چیزی دارد؟
به نظر میرسد دلایل عدم اهتمام مجریان قانون و عدم همراهی مردم در اجرایی شدن آزادسازی بستر و حریم رودخانهها را میتوان در چند بخش دستهبندی کرد. وجود استاندارد چندگانه مجریان قانون در برخورد با اجرای قوانین که باعث تضعیف جایگاه پذیرش قانون توسط مردم شده است. جوریدن این موضوع برای خود مقاله مستقلی را میطلبد. فراموشکاری انسان و ناآگاهی انباشته در خصوص سازوکارهای طبیعت ایران که ناشی از اهمال در ثبت و مطالعه فراگیر تجارب ناشی از عدم سازگاری با سازوکارهای طبیعت مانند سیل در طول تاریخ تمدن ایران است. فقدان شناخت صحیح جایگاه فناوری نسبت به سازوکارهای پویای طبیعت مانند سیل که باعث شده این جهل مرکب در بطن جامعه مدیریتی و تخصصی کشور ریشه بدواند که فناوری به مانند معجزهای در هزاره سوم میتواند بر سازوکارهای پویای عالم آفرینش غلبه کند. نکتهای که به کرات و به اشکال مختلف در مصحف شریف به تباهی و نابودی تمدنهای مختلف تاریخی در روی زمین بر اثر توهم و غرور ناشی از غلبه انسان در طبیعت مورد اشاره قرار گرفته تا برای عبرتگیرندگان و متفکران درسآموز باشد.
برخی مسئولان معتقدند سیلهایی که این روزها شاهد آن هستیم بیسابقه است. آیا از نظر علمی این گفتهها را تایید میکنید؟
خیر! این تفکر اشتباه ناشی از همان جهل مرکب است که به آن اشاره کردم. این سیلها با همین میزان بزرگی با تواتر مشخصی در طول تاریخ سرزمین تکرار شده و خواهد شد. بطور مثال سیلهایی را که این روزها شاهدیم، در بازه زمانی ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۴ که اوج آن در سال انتهای ۱۳۶۹ بود در کشور روی داده است. لطفا به شواهد ثبت شده در روزنامهها رجوع کنید. پس از گذشت بازه تقریبی ۳۰ ساله اکنون در بازه زمانی ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۳ شاهد تکرار همین پدیده در سراسر ایران هستیم و خواهیم بود. شکل وقوع پدیده سیل در ماههای مختلف (اسفند تا اردیبهشت یا انتهای تیرماه و ابتدای مرداد) نیز در طول تاریخ مشابه بوده و تکرار میشود. همانگونه که در این سرزمین بیقرار، دورههای خشک بحرانی نیز با همین تواتر قابل مشاهده است. مانند خشکسالی بحرانی سال ۵۵-۱۳۵۴ که باعث مهاجرتهای گسترده در کشور شد که پس از گذشت ۳۰ سال در سال ۸۵-۱۳۸۴ هم در سراسر کشور مشاهده کردیم. امیدوارم هر چه زودتر از عناد با آگاهی با دانش سرزمینی دست برداریم و از تکرار این دورهای باطل ناشی از جهل مرکب پیشگیری کنیم تا باشد که درست عبرتی دیگری برای آیندگان در تاریخ تمدن انسان نباشیم. نکتهای که توجه به آن اهمیت زیادی دارد این است که تکرار متواتر دورههای سیلابی و دورههای خشک این سرزمین که مطابق اقلیم محتوم آن است را با بحران از دست دادن منابع آب (ورشکستگی آبی سرزمین) نباید اشتباه گرفت. منبع اصلی آب سرزمین ایران (بیش از ۸۰ درصد)، منابع آب زیرزمینی است که با بیتدبیری طی ۷۰ سال گذشته رو به نابودی است. به عبارتی دیگر تکرار دوره های سیلابی نقشی در ترمیم از دست رفتن حجم استاتیک آبخوانهای کشور ندارد. بسط این موضوع نیز نیازمند مقاله فرصت دیگری است.
با تمام این تفاسیر آیا میتوانستیم سیلاب را مدیریت کنیم؟ چطور باید این کار را میکردیم؟
بله! راهکار در مدیریت یکپارچه سیل است. مدیریتی که ارکان آن در کل شامل موارد مختلفی است. بازیابی اکوسیستمهای رودخانهای به عنوان زیرساخت سبز-آبی مراکز سکونتگاهی کشور (ژینایی اکوسیستمهای رودخانهای)، آزادسازی بستر و حریم رودخانهها و مسیلها، ترمیم آسیبهای وارده به سطح حوضه آبریز رودخانهها. آسیبهایی مانند از بین بردن پوشش گیاهی علفی، درختچهای و درختی حوضهها، بارگذاریهایی که فرسایش حوضهها را تشدید کردهاند مانند ساخت و ساز بیضابطه و بیرویه در منابع طبیعی، چرای بیرویه و یا عدم رعایت ضوابط کشاورزی در سطوح شیبدار حوضهها و… همینطور ارتباط کامل بارگذاریهای انجام شده در سطح حوضه آبریز رودخانه با هم و با اجزای اکوسیستم حوضه. یعنی مدیریت مراکز سکونتگاهی و فعالیتهای خدماتی، کشاورزی، صنعتی در سطح یک حوضه آبریز مشخص باید در ارتباط تنگاتنگ با هم و با سازوکار پویای زیست بوم حوضه باشند.